سخنرانی آیت الله حاج سید
محمود موسوی نژاد، »
شاگرد شایسته امام خمینی
)ره( « به مناسبت ارتحال
امام خمینی)ره(
در میان ادیان الهی، اسلام بیشتر از
همه دین ها، مردم و مسلمین را به علم
و دانش دعوت کرده است. هم در متن کتاب
آسمانی که کلام آفریدگار است مسئله
علم و ارزش علم تا آنجا بالا رفته است
که خداوند می فرماید: تنها گروهی خدا
ترسند که عالم باشند. همچنین در
روایات طلب علم را از واجبات انسانها
معرفی کرده اند. در روایات اسلامی
ارزشی که برای عالم بیان شده است تا
آنجاست که در کافی نقل می کند که
هرگاه مومنی که در علوم دینی به
مرحله فقاهت رسیده باشد از دنیا برود
در اسلام رخنه ای می افتد که چیزی نمی
تواند آن را پر کند. و تأکیدی که در
اسلام شده این است که مردم سه دسته
اند، دو دسته به درد می خورند و یک
دسته مردم حیران و سرگردان اند. این
سه دسته عبارتند از علما، متعلمین و
افراد حیران و سرگردان. از این جا
مشاهده می شود که در روایات اصرار می
کند که با علماء مجالست کنید که دیدن
او شما را به یاد خدا بیفکند و صحبت
او علم شما را زیاد کند و تأکید می
کند که علماء دینی وارثین
پیامبرانند و کوشش کنید که ارتباط
شما با اینها قطع نشود.
اگر ما فکر کنیم که زندگی جهان با
وجود رفاه همگانی مشکلات حل می شود،
نمی شود پذیرفت. برای اینکه نمونه
های آن نمونه های خوبی نبوده است. در
یک روزنامه خواندم که مردم کویت
پردرآمد هستند، هر خانواده کویتی 5
خدمتکار زن دارند و نوعاً خدمتکاران
آنها از کشورهای شرقی فقیرند مثل
فلیپین و ... . اینها رفاه دارند اما
قدرت ندارند، علم ندارند، صنعت
ندارند. درآمدشان خوب است، اینها
بدون 5 خدمتکار زن نمی توانند زندگی
خود را اداره کنند چون اهل کار
نیستند. مردم این کشور توان دفاع در
برابر عراق نداشتند. رفاه خوب است
اما با شرایط دیگر. چیزی که جامعه را
درست می سازد علم، ایمان و تقواست.
این سه تمام مشکلات را حل می کنند.
می گویند در جوامع غربی دعوا کم است و
مراعات خیلی چیزها را می کنند. یک
چیزهایی در آنجا هست که باعث می شود
نزاع نباشد. مثلاً آنها غیرت ناموسی
ندارند وقتی که آزادی و بی بند وباری
جنسی است و دادگاه و زندان ندارند
خوب دیگر مسئله شان حل است و درگیری
ندارند.
چه شد که وقتی عراق به کویت حمله کرد
بعد از حدود یک ماه با 18 کشور به
عراق حمله کردند و کویت را پس گرفتند،
کویتی که دموکراسی ندارد. پس چرا از
کویت دفاع کردید و عراقی را که در جنگ
ایران کمک می کردید کوبیدید. چرا
اسرائیل را کمک می کنید. یک بام و دو
هوا؟ اینها به خاطر این است که علم
دارند ولی تقوا ندارند. در کشور ما از
زمان میرزای شیرازی به بعد گفتند
حکوت مردمی با حفظ احکام اسلام و
نظارت 5 مجتهد درجه اول و این آگاهی
و بیداری علمای ما را می رساند.
در میان فقهای اخیر کسی که در این فکر
بود که حکوت اسلامی تشکیل شود عمدتاً
امام خمینی)ره( بود. فقهای دیگر می
گفتند اما دنبال آن نبودند. امام از
همان اول اهل اعتراض بود. در سال 42
که اساس انقلاب اسلامی از آن سال
ریخته شد مرحوم امام)ره( جزء اساتید
طراز اول قم بود. در مشهد مدرسین بلند
پایه ای هم بود. مرحوم میلانی که برای
زیارت آمد در آنجا ماند و با حضور آیت
الله میلانی حوزه مشهد دگرگون شد و
یک سری طلاب از قم به مشهد برای درس
آیت الله میلانی آمدند.
اما در همین حال در مشهد اسم امام بر
زبانها بود و می گفتند آدم ارزشمندی
است. من از مشهد به قم آمدم و ابتدا
درس مرحوم بروجردی می رفتم و سپس درس
امام که هم اصول می رفتم و هم فقه. درس
ایشان یک جذبه داشت. قیافه ایشان،
رفتار ایشان و اخلاق ایشان هم جذبه
خاصی داشت. شاگردان امام به وی عشق می
ورزیدند و علاقه فوق العاده ای به
ایشان داشتند. وقتی سال 42 مسئله
انقلاب شاه و ملت پیش آمد مرحوم
بروجردی از دنیا رفت و مواد شش گانه و
دوازده گانه و رأی ملت شروع شد. مرحوم
امام با مراجع دیگر تصمیم به اعتراض
گرفتند چون شاه داشت با اسلام بازی
می کرد. آنها هم عکس العمل نشان
دادند. مرحوم امام)ره( طوری در آن
زمان در منزلشان صحبت می کرد که مردم
تهران آماده قیام شده بودند. صحبت
های ایشان و نفوذ کلامشان بسیار عجیب
بود. خراسانی ها نامه ای برای آیت
الله میلانی بردند و صحبت کردند و
گفتند که ما برنامه ای داریم در
طرفداری از آیت الله خمینی)ره( و این
پیام را هم ایشان برای شما داده که من
آوردم می گفت وقتی که گفتم آیت الله
خمینی، آیت الله میلانی گفتند سلام
الله علیک. چون کاری که ایشان دارد می
کند شوخی نیست و بسیار مهم است.
در سال 42 قبل از 15 خرداد خدمت
مرحوم صدر بودم. مرحوم آیت الله
حائری در حوزه علمیه قم می خواست به
مکه برود. وقتی که 15 خرداد با 12
محرم همزمان شد و با توجه با اینکه
ماه ذی الحجه قبل از ماه محرم است
گفتند که مرحوم امام)ره( وقتی که با
آیت الله حائری خداحافظی می کرده به
ایشان گفته بودند که آقای حائری شما
که به مکه می روید و برمی گردید در
برگشتن شما مملکت ایران دست ماست.
یعنی امام در سال 42 می خواست حکومت
را بگیرد و برای ما خیلی عجیب بود که
امام چنین حرفی می زد و فکر می کردیم
از جایی به ایشان این پیغام را داده
اند و هنگامی که قیام صورت گرفته
مسئله تائید شد و بعد از اینکه امام
را دستگیر کردند و ایشان را به زندان
انداختند من حضوری خدمت امام رفتم و
گفتم نظر شما در رابطه با اینکه یک
سری اعلامیه ببرم چیست؟ ایشان
گفتند: نه من دیگر به شما طلبه ها
اعلامیه نمی دهم چون روی شما حساس
شده اند و ممکن است آسیب ببینید ولی
پیام مرا برسانید که امسال عید را
عزا اعلام کنند.
هدف امام این بود که که یک انقلاب
اسلامی به وجود آورد. انقلاب در
کشورهای مسلمان دیگر صورت گرفته بود.
اما با الگوی غرب مثلاً انقلاب ناصر
در مصر. متاسفانه کشورهای اسلامی یک
بار در دامان غرب سقوط کردند. به این
علت که دین فراموش شده بود. ارزشهای
دینی فراموش شده بود و وقتی امام گفت
ما حکومت اسلامی می خواهیم می گفتند
مردم کاری به ارزشهای دینی ندارند و
بگویید ما دموکراسی می خواهیم اما
امام گفت: نه، ما حکومت اسلامی می
خواهیم و هنوز دنیا با این مواجه است.
امام از ابتدا می گفت: من انقلاب مادی
تنها را قبول ندارم. ما رفاه، رشد
علمی و فکری می خواهیم. اما با معنویت
باید مردم همکاری کنند و لذا از همان
اوایل، انتخابات را شروع کردند و
گفتند که باید همه مردم شرکت کنند.
غرب می خواست بگوید حکومت شما مردمی
نیست اما فریاد امام این بود که
دموکراسی غرب غلط است. امام می گفت
رأی مردم باید باشد اما اسلام هم در
کنار آن باید باشد. بنابراین شورای
نگهبان هم تشکیل شد. دو ماه بعد از
انقلاب اسلامی ایران و بوجود آوردن
حکومت مردمی در ایران یک دفعه رادیو
انگلستان گفت که ما دیگر از خطر
کمونیسم رها شدیم اما خطر اسلام
بیشتر است. اگر اینها ریگی در کفش
ندارند چطور حکومت کویت را که هنوز
هم استبداد است نجات دادند.
چرا ایران مخالفت می کند؟ برای
اینکه حکومتشان مردمی نیست و دروغ می
گویند. علم،صنعت و ... را حکوت اسلامی
دنبال می کنند.هم اکنون در غرب
معنویت بسیار نفوذ می کند. حرفهای
امام مخصوص خودش بود. الان همه جا از
آمریکا می ترسند اما امام به راحتی
گفت که آمریکا هیچ غلطی نمی تواند
بکند. امروز دنیا نمی تواند عظمت
امام را انکار کند. کتاب المنجد که
بهترین لغتنامه عربی است و در لبنان
چاپ شده بوسیله دانشمندان مسیحی چاپ
بعد از انقلاب آن عکس امام را چاپ
کردند و نام ایشان را رجل غرب گذاشته
اند. اگر ما می بینیم که حزب الله
لبنان آن قدرت جهنمی یهودیان را از
جنوب کشور لبنان بیرون کردند بعد از
انقلاب ایران و با کمک امام و
رهنمودهای ایشان بود. تا تمام
کشورهای اسلامی در خط اسلام نیایند
نیرومند نمی شوند. خط اسلامی که الان
تشیع نمونه آن است، خط اسلامی که امام
معرفی کرد هم مردمی است وهم دینی است
و هم سعادت دنیا و آخرت است و... .
ویاین است که الان دنیای غرب رو به
اسلام آورده اند و آمار مسلمان شدن
مردم بلژیک یک نفر در روز است. این
چنین است که غرب ترس کرده است از دین
که از روسری زنان هم می ترسد و ایشان
را در مدارس راه نمی دهند و ترس می
کنند در کلاس، چند دختر با حجاب
بنشینند. چون مسئله دین در دنیا مطرح
شده است.
در مصاحبه اخیر سلمان رشدی که یک ماه
پیش پخش شده می گوید: ما فکر کردیم در
قرن 21 دیگر دین و معنویت فراموش می
شود و مردم به بی بند و باری روی می
آورند. اما بعد از حرکت امام رشد دین
در دنیا زیاد شده و دین دوبار زنده
گردیده است.
امام در عین حال که بسیار با شدت و
صلابت برخورد می کرد به قدری با محبت
بود که انسان تعجب می کرد. من خود
شخصاً به تنهایی چند بار به محضر
ایشان رفته ام. یکبار اوایل انقلاب
بود و در حوزه علمیه کمیته انقلاب
تشکیل شده بود و من هم بودم. گاهی
اوقلت افرادی را می دیدیم که شراب می
خورند و اینها را گرفته و شلاق می
زدند و اینها یک سری امور بود که
هرکسی نمی توانست اینها را انجام
دهند. من به منزل امام رفتم به همراه
عده ای دیگر و با ایشان گفتم حاج آقا
من مدتی مرودشت رفتم و حالا همه
کارها گردن من افتاده و امور حبسیه
کار آسانی نیست و زندان کردن و شلاق
زدن و ... کار آسانی نیست و مسئولیت
دارد.
امام به من فرمودند: تو از طرف من
اجازه داری با نظر خودت که از مسائل
اسلامی درک می کنی هر کاری که می
خواهی انجام دهی و اجاز کتبی به من
دادند.
ما شخصیتی مانند امام تا امروز اصلاً
نداشتیم ولذا هر قدر از ایشان تجلیل
نمائیم حق ایشان را درست ادا نکردیم.
امروز عظمتی که ایران در خارج دارد
بسیار است مثلاً قبل از انقلاب هر
وقت به مکه می رفتیم مسخره می شدیم و
می گفتند شما با اسرائیل برادر
هستید. اما امروزه آنها هستند که
اینگونه شدند و ما را با عظمت می
نگرند. به هر حا خدا کمک کرد و هدف
امام در سال 57 به بار نشست. برای از
بین بردن انقلاب دشمنان کارهای
بسیاری کرده اند. شما جوانان امروز
باید انقلاب را پاس بدارید و ما به
شما جوانان که اینگونه به مسائل دینی
و اسلامی اهمیت می دهید افتخار می
کنیم.
در روایت هست هنگامی که یک عالم بزرگ
از دنیا می رود آسمان 40 روز گریه می
کند. من می گویم در صورتی که برای یک
فقیه و عالم 40 روز گریه می کند برای
فرزند پیغمبر امام حسین )ع( چفدر
گریه می کند.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته